مهیـــــــــــــــــــــاس

... لحظه هایت را در هم آمیز،و بگذار حاصل هم آغوشی طلوع و غروب هایت ، زندگی باشد

مهیـــــــــــــــــــــاس

... لحظه هایت را در هم آمیز،و بگذار حاصل هم آغوشی طلوع و غروب هایت ، زندگی باشد

چهره ات همیشه برایم آشنا بود

درست وقتی که رفتی ،

یادم آمد

آه... تو چقدر شبیه زندگی بودی !

وقتی کسی سیبی گاز می زند

_میوه ی مورد علاقه ات

وقتی عابری چتر آبی اش را در ایستگاه جا می گذارد

_رنگ محبوبت

وقتی مارلبرویی  کنج ایوان خاموش می شود

_مارک  همیشگی ات

یا وقتی  گمشده ای آدرسی می پرسد

_کوچه ی یکی مانده به تو

اصلا

هرآنچه به تو مربوط می شود

مرا

 به وجد می آورد

درست مثل روز اول....